گفتگو با ابوذر صفاریان

 کارگردان و طراح فیلم و فضا های مجازی در موسسه فرهنگی الهام فیلم

 ابوذر صفاریان اولـین فـیلم کـوتـاه خـود را بـه هـمراه عـوامـل حـرفـه ای در هـنرسـتان صـداوسـیما مـی سـازد. عـضو سـینمای جـوان تهـران مـی شـود و سـپس وارد دانـشکده سـینمایی سـوره می شود. اولـین فـیلم دیـجیتیال خـود را بــا عـنوان «بیســت و یــک ایــنچ» مــی ســازد. دو ســال تــدویـن ایــن فـ ـیلم طــول مـی کشــد. در حــین تــدویــن آزادی و فـردیّـت مـوسـیقی او را جـذب مـی کـند و شـروع بـه سـاخـت مـوسـیقی مـی کـند و هـم زمـان سـاخـتار بـصری بـرایـش انـتزاعـی مـی شـود و نـقاشـی و مـوسـیقی بـهـم پـیونـد مـخـورنـد کـه هـمان سـینماسـت.

 از ابـتدای امـر تـمام فـیلم هـای وی به تهیّه کنندگی الهام غفاری و سرمایه گذاری موسسه الهام فیلم بوده است. با سـاخـتار تـعامـلی آشـنا مـی شـود بـرایـش سـاخـتار بـازی هـای رایانه ای جـالـب تـر از سـینما مـی شـود و بـه آن دسـته از هـنرمـندان مـی پـیونـدد کـه دغـدغـه شان حـضور مـخاطـب در مـحیط اثـر اسـت و اگـر بـخواهـیم تـعریـف سـاده ای از شـیوه کـاری جـدیـدش بدهد میگویـد: طـراحـی مـحیطی ساخته شده فرای واقعیت، که ارتباط میان مخاطب و اثر هنری در آن شکل میگیرد.

از او پرسیدم : این روزها مشغول به چه کاری است ؟ به چه فکر می کند؟ و چطور کار می کند؟

 در پی ساخت ذهن مهندسی شده میان مدیوم های متفاوت حرکت می کنم و معتقدم وقت آن است که میان موسیقی، نقاشی حرکت معاصر و بین رشته ای ایجاد کنیم. ساختار ریاضی گونه همیشه باخودش زیبایی می آفریند مثل ساختار ریاضی در رنسانس مثل موسیقی باروک – باخ ساختار اعدادی دقیق و پپیچیده ای دارند، پس می توانند گوش نواز باشند. در پی ساخت جهان انتزاعی ای هستم که گاه به جهان پیرامون مان ارجاع می دهد اما نه همیشه. یک بخشی از زمانم را اختصاص می دهم به فتوگرامتری(اسکن محیط). از محیط اطرافم ، اشیاء ، یا از زوایای متفاوت از ساختمان ها و مکان های متفاوت عکاسی می گیرم و دوباره بازسازی می کنم. که به این شیوه مدل سازی می گویند. هرچه درک ما از محیط و بستر اطراف مان بیشتر می شود، هنر جدید خلق می شود و مدیوم های به روز تر در انتظار ماست.

 وقتی صحبت از تولید جهان مجازی می کنیم که می توانیم بینهایت بار آنرا متنّوع تولید کنیم. دیگر من کارگردان یک قصه به مخاطب تحویل نمی دهم، بلکه برحسب هر مخاطب، قصه جدیدی ساخته می شود. به تعداد افراد و به گونه های منحصر به فرد، قصه ساخته می شود. وقتی در جهان مجازی ما قاعده احتمال را می پذیریم، دنیای ثانویه و ذهنی انسان ها ساخته می شود. جهان فردی هر فرد به قّوت خویش باقی می ماند. …سازه های ذهنیِ هر انسان به جامعه ای که در می تواند در دنیای موازیِ ساخته شده مربوط است و این سازه های غول پیکر محصول زمانه است که متغیّرهای ساخت آن دائما در حال دگرگونی است. جهان سی سال بعد ما هیچ تطبیقی با جهان فعلی ندارد چه برسد به جهان صد سال بعد، هزار سال بعد…

به حضور مخاطب فکر می کنم و تاثیر تجربه شخصی زیسته وی چطور در فهم او از اثر هنری تاثیر می گذارد تا اینکه مخاطب دلش می خواهد چطور فیلم را دنبال کند .

تفاوت میان تولید موسیقی و تجسمی در چیست؟ چطور میتوانی هر دو را همزمان پیش ببری؟ جهان انتزاعی را چطور درک می کنی؟

شاید در علم فناوری امروز، قدرت و حضور موسیقی بدین علت گسترده است که در مقابل محدودیّت های دنیوی تجسمی، آزادی رفتار بیشتری در بعد مکان دارد …. موسیقی دردنیای واقعی نیست، جهان انتزاع است و ارجاعات ذهنی هر فرد در آن غالب است و رنگ و حال آن بینهایت قابل تکثیر است. … هر صدا رنگی دارد و هر رنگی صدایی دارد. پس می توان اثر هنری خود را به مخاطب تحمیل کرد. جادوی فهمیدن تصویر در موسیقی و برعکس حضور صدا در تصویر از قدرت انتقال اداراک هنر در میان مان سخن می گوید.

… درک ما از ایجاد درام در واقع از دستکاری ما در فواصل امواج به دست می آید و طوِل متفاوت موج هاست که قصه را ایجاد میکند. مانند فرمول ریاضی، حال وهوای همه چیز با طول امواجِ آن تعیین می شود

 تفاوت میان خلاقیت در جهان مجازی و جهان واقع را چطور مرزبندی می کنید؟

ساختار مغز انسان مثل گیاه کلم رشد لایه ای دارد. تفاوت مغزش با شامپانزه که نزدیکترین جانوِر ژنتیکی به اوست، در لبه کورتکس مغز تعریف شده، که همان لبه، موتور تولید و خّلاقیّت را به مغز ما افزوده. اما انسان ناخواسته اشتباه می کند.حالا تفاوت توانایی تولید خلاقه انسان با هوش مصنوعی چیست؟ انسان …با تکرار کردن می آموزد و به خاطر می سپارد. …اما در دنیای هو ِش مصنوعی همه چیز محصول منطقی است که براساس آن برنامه نویسی صورت گرفته و جبرگراست و اشتباه نمی کند. ….همراه شدن انسان با شرایط معاصر و استفاده درست از فناوری تکنولوژی و هوش مصنوعی می تواند چاره درماندگی بشر از اشتباه کردن باشد. فرض کنیم در محیط واقعیّت افزوده مشغول به فیلمبرداری هستید. می توان با چند کلیک روز را شب کرد. غروب را طلوع. حال اگر بخواهیم در دنیای واقعی فیلمبرداری کنیم، باید برای تغییر دادن نور کلی زمان و انرژی مصرف کنیم،یا برنامه ریز مشغول رج زدن می شود …

 … ایـن اسـتعداد سـینماسـت کـه مـی تـوانـد مـا را از جـبر زمـان فـرا بـبرد. و درک مـا را در لبه هـای مـختلف زمـانـی و مـکانـی جـابـه جـا کـند چـرا کـه مـا در ساختار بیولوژیک خودمان در قفس های مهروموم شده ای چون زمان و مکان اسیر هستیم. الـگوهـای ذهـنی هـر هـنرمـند بـسیار در شـکل گـیری دیـدگـاه وی تـاثـیر مـی گـذارد.

…هر اثر هنری در نهایت حکم یک سازه و جهان را دارد. ساخت سازه بصری به کمک تحلیل تصویر ، ترکیب بندی و ظرافت های آن اتفاق می افتد و درک ما را به زیبایی شناسی معطوف می کند. که بسیاری از خوانش های مربوط به یک سازه از نظام رفتارهای جمعی ما تبعیت می کند که عموما نانوشته و ناگفته هستند. این رفتارهای جمعی که به واسطه اشتراکات بی شماری در یک جامعه شکل می گیرد. همان حرکت نورونی ذهنی مشترک است که در همزیستی انسان ها باهم پدید می آید…..

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *